بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که. زمان آدم ها را دگرگون میکند. اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه میدارد. این تضاد میان دگرگونی آدم ها و ثبات خاطره نیست! سه شنبه 12 شهریور 1392. اگر با یک حبهی قند شیرین. شرمنده به خاطر دیر آپ کردن و این که به نظرات جوابی ندادم. عجب صبری دارد خدا! پنجشنبه 31 م.

حتی اگر سقف آسمان کوتاه تر از قامتم شود. سلام دوستان خیلی وقتتون رو نمیگیرم. سریع میرم سر اصل مطلب. اگه دوست دارین بیوگرافی یا دانلود آهنگ یا آلبوم عکس یا هر چیز دیگه ای براتون بذارم بهم بگین تا آدرس صفحه ی جداگانه اش رو اینجا براتون بذارم. اگه دوست دارین درمورد من. برای دیدن بیوگرافی ها اینجا. یرای دانلود آهنگ ها اینجا. این بن بست را شروعی جدید است! تاريخ.

اما گذشته ام درد میکند. ღ تنها ترین پسر سنندجღ. ღ من بی سرزمین تر از باد ღ. ღ شکوه ی ناتمام ღ. ღ حرف هایی برای نگفتن ღ. ღ خط خطیهای من ღ. ღ کلبه ی کوچک آرزوهاღ. ღ کوچه باغ پاییزی ღ. ღ یک آدم رنگی رنگی ღ. Ƹ Ӝ Ʒ شآپرکƸ Ӝ Ʒ. ღجدیدترین خبرهای ورزشی 2 ღ. ღ تازه ترین خبرهای ورزشی ღ. ღ کلبه ی چوبی ღ. ღ تندیس واژه ها ღ.

سلام من سحر17ساله هستم و رشته ام کامپیوتر. این وبلاگو به سلامتی تموم دلشکسته ها و عاشقا زدم . باید با پیچیدگی ام بخواهی. اگر میخواهی مثل بقیه باشم. آنكه درون من خفته است. دست از پا خطا كنی تا. تلخ ترین تلخ ها را به تو بچشاند.

به نام خدا خالق انسان . به نام انسان خالق غم ها . به نام غم ها به وجود اورنده ی اشک ها . به نام اشک تسکین دهنده ی قلب ها . به نام قلب ها ایجاد گر عشق و به نام عشق زیباترین خطای انسان. عشق بی پایان ! .

هنوزهم به یاد دارم یادداشت هایی را که در یادم به یاد گذاشتی. من هنوزهم همان دانش آموز تنبل آخر کلاسم. چون حرف های معلمم را باور ندارم من هنوز هم علم را قبول ندارم. چون می دانم این فقط گرما نیست که سوزاننده است . همان یک نگاه سرد تو برای یه آتش کشیدن من کافی بود. امروز 28 مرداد 1394,شما درهنوزهم به یاد دارم یادداشت هایی را که در یادم به یاد گذاشتی. یه داستان عاشقانه خیلی خیلی قشنگ.

خدایا تو را دارم و بس. سکوت شب در غربت تنهایم. ღ ღ د خت ر پآیین ش هر ღ ღ. خرید ساعت گوچی طرح لاو. در مرد ها حسی هست كه اسمشو میذارن غیرت. و به همون حس در خانم ها میگن حسادت. من به هردوشون میگم عشق. نه غیرتی میشی نه حسود! ب وبم خوش اووووومدی عزیزم . کامنت بذاری کامنت میذارم و میلینکمت .

مادرم به دلیل آریتمی قلبی تو سی سی یو بستری بود به لطف خدا و دعای شما دوستان عزیز منتقل شد بخش تا اینکه برگه ی ترخیصش امضا شد به امید سلامتی همه ی بیماران. انشاالله به تک تک خواسته هاتون برسین.

اوט لیآق ت ج نگیב ט ن בاشت. م حک م رآه ب رو ב פ ت ر. ت و عاش ق ش בﮮ. س ر ت و بالآ ب گیر. اوט لیآق ت ج نگیב ט ن בاشت. 1740;کشنبه ۳ فروردین ۱۳٩۳. ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺯ ﺑﺎﺭﯾﮑﯽ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ . ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟم ﻧﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ! ﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ . 1740;کشنبه ۳ فروردین ۱۳٩۳. چ یزے بین مآל ن بود! ب آ ه م ه چی ز ک نآر آم د م ! د ل یل ای ל ه م ه دی وآن گ ے ام. ت ن هآ ب آو ر ج م ل ه آخ ر ت وست . کاش میشد برگردی و ببینی. را پس میدهند ! .